خاکریز

انقلاب… انتخاب… رسالت

انقلابانتخاب رسالت

علی الله‌اکبری <\/h1>

کارشناس ارشد تاریخ<\/h2>

«ما انتخاب می‌کنیم، پس هستیم.»

این جمله عقبه‌ای دارد از فلسفه و باورهای منطقی و نیز متکی است به گفته‌های آیین اسلام. این «انتخاب» ممکن است فردی باشد. ممکن است گروهی باشد و یا ملی. اگر فردی باشد، کاملاً جنبة شخصی پیدا می‌کند و پی‌آمدهای زشت و زیبای آن نیز متوجه یک فرد است. اگر انتخاب گروهی باشد، پی‌آمدهای آن وسعت بیشتری پیدا می‌کند و شامل افرادی می‌شود که با نیت مشترکی گرد هم آمده‌اند و به طرف هدفی در حرکت هستند. گاه انتخاب جنبة ملی و همگانی پیدا می‌کند، یک ملت دست به انتخاب می‌زند که اقدامی است بزرگ و طنین و موج آن از روی صفحات روزنامه‌ها گرفته تا بطن تاریخ رسوخ می‌کند و می‌ماند. پی‌آمد همة این انتخاب‌ها در مسیر زمان به خود انتخاب‌گران بر‌می‌گردد.

پشیمانی‌ها و موفقیت‌هایش از آنِ فرد، گروه یا ملت است. فرد خوش‌بخت، گروه بد‌بخت، ملت پرسابقه، جامعة بافرهنگ، جامعة بی‌تاریخ و… همگی پی‌آمدهای «انتخاب» است.

اما گاه اتفاق می‌افتد که انتخاب، جنبة الهی به خود می‌گیرد، خدایی می‌شود؛ یعنی خواست فرد، گروه یا ملت با خواست خدا منطبق می‌گردد. هر چند نوبت این حادثه‌ها ـ به خصوص انتخاب ملی ـ دیر‌دیر می‌رسد و گاهی یک هزاره به طول می‌انجامد، اما وقتی روی می‌دهد، مبدأ می‌شود، جریان می‌سازد، پیرو و همراه پیدا می‌کند، مکتب و روش می‌شود و می‌ماند. این انتخاب‌ها به دلیل منطبق شدن با خواستی مطلق، همیشه بزرگ هستند و بزرگ می‌مانند و با گذر زمان کوچک نمی‌شوند و از ابهت آن‌ها کاسته نمی‌گردد. به بیانی دیگر، زمان با تمام مزایا و مفاسد خود، نسبت ماهوی با انتخاب‌های اخیر ندارد؛ یعنی اگر زمانه بد آمد، این انتخاب‌ها بد شوند و اگر موافق آمد، خوب جلوه کنند. نسبت زمان (به مفهوم بستری که در آن حرکت می‌کنیم و دایماً حالات گوناگونی در آن به وجود می‌آید) با این انتخاب‌ها عرضی است و نه ماهوی.

رمز 22 بهمن 1357 پاسخی بود که مردم ایران از انتخاب خود گرفتند؛ انتخابی که خواست خدا هم بود و این انطباق پس از گذشت بیش از یک هزاره، بار دیگر روی داد. ماهیت انقلاب اسلامی حاصل انطباق دو انتخاب بود؛ انتخاب ملی و انتخاب الهی. ملت ایران «هستن» خود را با این انتخاب در سایه هدایت رهبر کبیر خود بیان کرد و 22 بهمن روز این فریاد بی‌صدا بود: «ما انتخاب می‌کنیم، پس هستیم.»

 

آیا انقلاب اسلامی یک معجزه بود؟

با پیروزی انقلاب اسلامی ایران پیام‌های الهی و معنوی امام خمینی(ره) در سراسر جهان، طنین‌افکن گردید. امام با تأسی به آموزه‌های اسلام ناب محمدی(ص) بسیاری از مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان معاصر را عمیقاً متحول ساخت و نظام‌های مادی و الحادی را به چالش کشاند. الگوی تازه‌ای به جهانیان ارایه کرد و میلیون‌ها انسان سرگشته در برهوت الحاد و بی‌دینی و گرفتار در دام جاهلیت عصر مدرن را با دعوت به ارزش‌های وجودی خویش، دین و معنویت، رهایی بخشید و عصر جدیدی را آغاز نمود.

در حقیقت می‌توان گفت: با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، دنیا شاهد یک معجزه عظیم الهی بود و این واقعیتی است که بارها امام راحل(ره) بر آن تأکید می‌نمودند: «یک تحول روحی در جامعه پیدا شد که من غیر از آن‌که بگویم یک معجزه بود، یک اراده الهی بود، نمی‌توانم اسم دیگری رویش بگذارم.»1

«رابرت کالستون» دانشمند کانادایی در‌این‌باره می‌گوید:

«از نظر من که یک غربی و غیرمسلمان هستم، این معجزه است که یک انقلاب مکتبی و الهی بتواند در جهان امروز این‌طور تحقق پیدا کرده و در جهت استقرار عدالت به پیش برود. این انقلاب بدون شک از جانب خدوند حمایت می‌شود…»2

و نکته همین جاست و غربی‌ها خوب دریافته‌اند که اراده الهی بود و «اسلام عامل هدایت‌کننده این انقلاب بوده و هیچ یک از ایسم‌های غربی، ناسیونالیسم، کاپیتالیسم، کمونیسم و سوسیالیسم در آن نقش نداشتند.»3

 

اندیشه امام و انقلاب، دو پدیده انفکاک‌ناپذیر

انقلاب اسلامی ایران بر پایة آموزه‌های ناب اسلامی و افکار بلند و اندیشه متعالی حضرت امام، تکوین یافته است و همواره در عوامل پیدایش و طرح شعارهای محوری و تعیین اهداف و آرما‌ن‌های بلند و راه‌کارهای رسیدن به آن، با اندیشه‌های آن شخصیت ملکوتی پیوندی ناگسستنی داشته است. از این‌رو رهبر معظم انقلاب با اشاره به این مهم می‌فرماید:

«انقلاب و امام خمینی(ره) دو پدیده انفکاک‌ناپذیرند. تحلیل انقلاب اسلامی، بدون شناخت رهبر بزرگ آن… ممکن نیست.»4

تحلیل‌گران تحولات سیاسی جهان نیز بارها به این نکته اعتراف کرده‌اند:

«نقش آیت‌الله ]امام[ خمینی(ره) در انقلاب عظیمی که در ایران رخ داد، بی‌اندازه مرکزی و مهم بود و تردیدی نیست که آیت‌الله، سنگ بنای اصلی انقلاب بوده است.»5

امام(ره) در تعریف و تعیین اهداف انقلاب اسلامی، رهبری جریان مبارزه و تداوم انقلاب، مواجهه با قدرت‌های افزون‌طلب و تاکتیک‌ها و روش‌های حفظ و استمرار دستاوردهای انقلاب اسلامی، دارای دکترین سیاسی و مدیریت ویژه و منحصر به‌فردی بودند. دکترین سیاسی امام بر پایه مبانی ثابت، استوار و خدشه‌ناپذیری چون، اعتقاد عمیق به خداوند و امدادهای غیبی او، ایمان خلل ناپذیر به تعالیم اسلام و وحی، توکل راسخ بر قدرت لایزال الهی، تکلیف‌مداری مطلق و مصالح کلی اسلام و توده مسلمانان قرار داشت. دکترین سیاسی‌ای که «به اعتراف غربیان، غرب از شناخت آن عاجز مانده است.»6

امام با بهره‌گیری از اندیشة نو و ریشه‌دار الهی در صحنة سیاست بین‌المللی، نه تنها رژیم قدرتمند پهلوی را سر‌نگون نمود و انقلاب اسلامی را رهبری نمود، بلکه با ارایه تفکری جدید و فرهنگی کاملاً دینی و الهی و نفی آموزه‌های مکاتب مادی، «مدنیت غرب را نیز به چالش کشاند»7

و باعث شد که غرب با انقلاب ایران و نام خمینی، بار دیگر اسلام را کشف کند.»8 «او هم چون گلوله‌ای بود که از صدر اسلام شلیک شده بود و بر قلب قرن بیستم نشسته بود...9 ایشان از گذشته آماده بود و در حال زندگی می‌کرد، ولی بیان‌گر و نمایان‌گر آینده بود.10 وی از جمله افرادی بود که خداوند سبحان، علمی نافع و عقلی جلوتر از زمان به وی اعطا کرده بود11 و او فراتر از زمان می‌اندیشید و در بعد مکان نمی‌گنجید.» 12

و سرانجام چنین باید گفت که: «حقیقت انقلاب اسلامی و تفکر امام خمینی(ره) بسیار عمیق است و جهان غرب از درک آن عاجز مانده‌است.»13

آیندة انقلاب در داخل و خارج و رسالت اهالی انقلاب

حال ما هستیم و این انتخاب ملی حال ماییم با تمام خوبی‌ها و بدی‌ها و این انتخاب الهی. آنان که حس پشیمانی در وجودشان دویده، آنان که با خط‌کش اقتصاد و منافع فردی، حزبی و گروهی و جناحی زیر و زبر انقلاب را اندازه می‌گیرند، کسانی که خوان انقلاب را رنگین یافته‌اند و از نشستن بر سر آن غفلت نمی‌کنند، کسانی که از نام مسؤول، سرپرست، مدیر، دبیرکل، نماینده و وزیر، لقمه‌ای درشت گرفته‌اند، آنان که مهره‌های قدرت را روی شطرنج ذهنشان چپ و راست می‌کنند، آنانی که حرفه‌‌شان ساختن نردبان‌های ترقی بر دوش دیگران است و همه کسانی که به خودشان بیشتر از انقلاب احترام می‌گذارند، نسبت‌شان با انقلاب عرضی است. اهل انقلاب نیستند، وحش انقلابند. نبودشان پر از منفعت است و بودشان پر از دردسر. بسیاری از اینان شاید در انتخاب ملی مردم شرکت کردند، اما از آن جا که نسبتی ماهوی با انقلاب نداشتند به اشتباه خود پی بردند و دست به انتخاب تازه‌ای زدند، خودشان را انتخاب کردند. به همین دلیل انقلاب را برای خودشان می‌خواهند.

اما اکثر مردم و مسؤولین از اهالی انقلابند. اکنون سال‌ها پس از عروج ملکوتی آن پیر فرزانه، حضرت امام خمینی(ره)، علی‌رغم تمامی توطئه‌های طراحی شدة سردمداران جبهة کفر، چراغ پرفروغ اندیشه و افکار متعالی امام کبیر‌مان، بیش از پیش روشنگر راه تمامی مؤمنان و آزادی‌خواهان جهان است.

سران کفر و صهیونیست بین‌الملل که انقلاب اسلامی ایران را خطری بسیار جدی برای حیات استعماری و فزون‌خواهی خویش می‌دانند، از سال‌های آغاز انقلاب مقابله جدی با افکار و اندیشه‌های امام و طراحی نقشه‌های شوم علیه انقلاب اسلامی را در دستور کار دایمی خویش قرار داده و در این راستا، تنها «از سوی سازمان سیا، ده‌ها انستیتو و مؤسسه در آمریکا، کار مطالعه دربارة اسلام و تشیع را آغاز نموده‌اند.» 14

به مدد الهی انتخاب شایسته حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به رهبری انقلاب و تأکید بر این که «راه ما راه امام خمینی است و در این راه با قاطعیت حرکت خواهیم کرد» بر آرزوی آنان که افول انقلاب را در رحلت امام خمینی(ره) می‌جستند، خط بطلان کشید و بار دیگر جبهة استکبار در گرداب یأس و نومیدی و «وحشت ناشی از استمرار رهبری روح خدا» ام‌القری جهان اسلام گرفتار آمد.15

رسالت ما تداوم رسالت تاریخی امام(ره) و اهداف بلند و آرمانی او از انقلاب است. تأکیدها و تصریحات مکرر امام خمینی(ره) نشان این واقعیت مسلم است که ایشان ضمن تعریف و تفسیر ماهیت انقلاب اسلامی و ابعاد واقعی آن در چارچوبی جهانی و با وقوف کامل بر فقر و مسکنت معنوی بشر معاصر، فراهم آوردن شرایط ظهور منجی موعود بشریت و تحول باطنی انسان در پهنة کرة خاکی را مأموریت الهی و رسالت تاریخی انقلاب اسلامی می‌دانستند و نهایت تلاش خود را نیز برای نیل به این هدف مقدس مبذول داشتند.

امام بزرگوار در تعریف و تبیین اهداف و آرمان‌ها و استراتژی بلندمدت انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «ما همه موظفیم که اسلام را در همه‌جای دنیا معرفی کنیم.16 من امیدوارم که بتوانیم پرچم اسلام و پرچم جمهوری اسلامی را در همه‌جای دنیا بر پا کنیم.17 ما انقلاب‌مان را به تمام جهان صادر می‌کنیم.18 ما که می‌گوییم انقلاب باید صادر شود؛ یعنی اسلام باید در همه‌جا رشد پیدا کند، معنویتی که پیدا شده، صادر شود. ما بنا نداریم در جایی دخالت نظامی کنیم.»19

در نگاه اشراقی امام(ره) استراتژی صدور انقلاب اسلامی، فرمولی جهت زمینه‌سازی انقلاب عظیم جهانی اسلام، به رهبری حضرت بقیت‌الله الاعظم(عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف)  است؛ لذا به امت اسلامی ایران و فرزندان شهدا توصیه می‌فرماید:

«به جمهوری اسلامی که ثمرة خون پدرانتان است تا پای جان وفادار بمانید و با آمادگی خود و صدور انقلاب اسلامی و ابلاغ پیام شهیدان، زمینه را برای قیام منجی عالم و خاتم الاوصیاء و مفخر الاولیاء، حضرت بقیت‌الله روحی‌فداه، فراهم سازید.»20

نیز می‌فرماید: «امیدوارم که این نهضت و این انقلاب منتهی بشود به ظهور امام عصرـ سلام‌الله‌علیه‌ـ و امیدوارم که این انقلاب ما به همه دنیا و مستضعفین صادر شود.».21«آینده روشن است و ما همه در انتظار رؤیت خورشیدیم.»22

رسالت الهی و تاریخی ما مشخص است و نیاز به توضیح ندارد. مراقب باشیم و قدر این انتخاب‌ملی و الهی را بدانیم؛ چه بسا تاریخ حوصله و تحمل هزاره‌ای دیگر را نداشته باشد؛ هرچند پر‌تو انقلاب هرگز با بدآمد زمانه غروب نخواهد‌کرد، اما انتخاب‌های فردی و گروهی که خواست الهی همراه آن نیست، می‌تواند ما را زمین‌گیر بیماری کند. به انقلاب بیش از خودمان احترام بگذاریم. قدر این انقلاب را که پس از آن همه خون دادن و رنج بردن به ثمر نشسته، بدانیم و قدر ارزش‌هایی که برای آن‌ها انقلاب کردیم. وظیفة الهی، دینی، اجتماعی و شخصی خودمان را بفهمیم، آن‌گاه حرکت کنیم. حرکتی هدف‌مند، تأثیر‌گذار، در راه رضای الهی و اهداف انقلاب برای رؤیت خورشید.

به امید طلوع زودهنگام آن آخرین خورشید، از شرقی‌ترین افق آسمان بیت‌الله‌الحرام. ان‌شاء‌الله.

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه نور، 23/2/58.

2. روزنامه کیهان، 14/10/1360.

3. دکتر میشل جانسون(متخصص روابط بین‌الملل)، نشریة ژئو پلی‌تیکال استراتژیک، 21 ژوئیه 1968، به نقل از: جواد منصوری، جنگ فرهنگی علیه جمهوری اسلامی، ص 100.

4. روزنامه رسالت، ویژه‌نامة سالگرد ارتحال امام، 17/3/78.

5. سپهری، محمد، خورشید بی‌غروب، ص 220 و221 به نقل از: روزنامة انگلیسی گاردین.

6. پروفسور محمدحسین هدی(خاورشناس مسلمان مقیم اتریش)، در مصاحبه با روزنامه کیهان 25و 29/11/76.

7. همان.

8. امام و انقلاب در آیینة اندیشه جهان، سازمان بهزیستی مازندران، ص 71 و 72، به نقل از: روزنامه تایمز.

9. محمد هیکل، مدافع آیت‌الله، ص 8. 

10. احمد هوبر، (محقق و متفکر سوئیسی)، فصل‌نامه حضور، ش 29، پاییز 79.

11. شیخ محمد طنطاوی (مفتی اعظم الازهر مصر)، در مصاحبه با رادیو‌خبر، روزنامة رسالت،4/11/81.

12. میخاییل گورباچف (رئیس‌جمهور وقت اتحاد جماهیر شوروی سابق)، در مصاحبه با واحد مرکزی‌خبر، روزنامة جمهوری اسلامی.

13. روزنامة اطلاعات، 10/4/68، به نقل از: ماسیموفینی(روزنامه‌نگار معروف ایتالیایی)، روزنامه ایتالیایی ایل جورنو.

14. روزنامه فرانسوی لوموند، 15نوامبر 1984.

15. روزنامة انگلیسی دیلی تلگراف(چاپ لندن) 20/3/68:«دشمنان ایران این وحشت را دارند که روح آیت‌الله خمینی هم‌چنان رهبری ایران را در دست داشته باشد.» به نقل از: عصر امام خمینی، میراحمدرضا حاجتی، ص 49.

16. صحیفه نور، ج 18، ص 3 و 102.

17. همان، ج 8، ص 267.

18. همان، ج 11، ص 266.

19. همان، ج 12، ص 283 و ج 17، ص 39.

20. همان، ج 19، ص 297.

21. همان، ج 13، ص 21.

22. همان، ج 20، ص 59.

 

 

 

 

انقلاب اسلامی ایران بر پایة آموزه‌های ناب اسلامی و افکار بلند و اندیشه متعالی حضرت امام، تکوین یافته است و همواره در عوامل پیدایش و طرح شعارهای محوری و تعیین اهداف و آرما‌ن‌های بلند و راه‌کارهای رسیدن به آن، با اندیشه‌های آن شخصیت ملکوتی پیوندی ناگسستنی داشته است.

 

 

دکترین سیاسی امام بر پایه مبانی ثابت و استوار و خدشه‌ناپذیری چون، اعتقاد عمیق به خداوند و امدادهای غیبی او، ایمان خلل ناپذیر به تعالیم اسلام و وحی، توکل راسخ بر قدرت لایزال الهی، تکلیف‌مداری مطلق و مصالح کلی اسلام و توده مسلمانان قرار داشت.

 

 

آنان که حس پشیمانی در وجودشان دویده، آنان که با خط‌کش اقتصاد و منافع فردی، حزبی و گروهی و جناحی زیر و زبر انقلاب را اندازه می‌گیرند، کسانی که از نام مسؤول، سرپرست، مدیر، دبیرکل، نماینده و وزیر، لقمه‌ای درشت گرفته‌اند، آنان که مهره‌های قدرت را روی شطرنج ذهنشان چپ و راست می‌کنند، همه کسانی که به خودشان بیشتر از انقلاب احترام می‌گذارند، نسبت‌شان با انقلاب عرضی است. اهل انقلاب نیستند، وحش انقلابند.

 

 

رسالت الهی و تاریخی ما مشخص است مراقب باشیم و قدر این انتخاب‌ملی و الهی را بدانیم؛ چه بسا تاریخ حوصله

و تحمل هزاره‌ای دیگر را نداشته باشد؛ هرچند پر‌تو انقلاب هرگز با بدآمد زمانه غروب نخواهد‌کرد، اما انتخاب‌های فردی و گروهی که خواست الهی همراه آن نیست، می‌تواند ما را زمین‌گیر بیماری کند.